چکیده:
جمهوری اسلامی ایران «اکو» را «گروه بندی منطقه ای» خود می داند، ولی تحریکات و دخالت های خارجی میان اعضای این سازمان بیشتر از آن است که اجازه دهد اکو در شرایط و ساختار کنونی اش به گروه بندی منطقه ای واقعی تبدیل شود.
با توجه به این حقیقت که هشت عضو اکو شامل جمهوری آذربایجان، ازبکستان، افغانستان، ایران، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان در منطقه خزر ـ آسیای مرکزی واقع اند، این تشکیلات را می توان سازمان منطقه ای بالقوه خزر ـ آسیای مرکزی دانست که می تواند از مجموع کشور های این منطقه یک گروه بندی منطقه ای واقعی و مهم به وجود آورد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای و استفاده از روش دلفی سعی در بررسی عوامل همگرا و واگرا و وزن دهی آنها در شکل گیری سازمان منطقه ای مد نظر دارد. یافته های تحقیق در دو عنوان کلی عوامل همگرا (ژئوپولیتیک دسترسی، ژئوپولیتیک لوله های نفتی، نقش ژئوکالچر ایران و...) و عوامل واگرا (نقش نیرو های فرامنطقه ای، تفاوت در ماهیت نظام های سیاسی، اختلافات و رقابت های درون منطقه ای و...) چشم انداز روشنی برای دستیابی به نظام منطقه ای موثر در افقی میان مدت به نمایش نمی گذارد.