حضور و مشارکت جنگجویان خارجی در درگیریها و مخاصمات مسلحانه در خاورمیانه چالشهای فراوانی برای ثبات و امنیت این منطقه و صلحو امنیت بینالمللی ایجادکرده و موجب گسترش دامنه درگیریها، تشدید اقدامات سبعانه علیه غیرنظامیان و فجایع ناگفتنی شده است. چنین مینماید که آحاد کشورها و جامعه بینالمللی دیرهنگام متوجه تهدیدهای ناشی از هجومجنگجویان خارجی به منطقه شدند و اکنون سخت در تلاشاند با آن مقابله کنند. مطالعات فراوانی درباره علل پیدایشو گسترش این پدیده، اهداف و انگیزههای پیوستن به گروههای مسلحدر آن سوی مرزها، شیوههای جذب نیروو تأمین مالی جنگجویان خارجی، کیفیت و نقش آنان در مخاصمه، تشکیلات و ساختار راهبریآنان و چگونگی هماهنگ کردن اقدامات کشورها برای مقابله با این پدیده انجام گرفته است.در این میان، خصلت بینالمللی موضوع،ابعاد گوناگون و درگیر شدن بازیگران مختلف در آن پرسشهایی در حقوق بینالملل برانگیخته است. یافتن چارچوب هنجاریبینالمللی برای مقابله با سیل فزایندهجنگجویان خارجی و تهدیدهای ناشی از آن از اهمیتی فوقالعاده برای حاکمیت قانون در روابط بینالمللی برخوردار است. در این نوشته تلاش خواهد شد به یکی از این پرسشها پاسخ داده شود: دولتهایی که جنگجویان خارجی از آنها راهی پیوستنبه مخاصمه مسلحانه در سرزمین دولت دیگر میشوند چه تعهداتی در پیشگیری و سرکوب این پدیده بر دوش دارند؟ کاوش در اصول عام حقوق بینالملل و قطعنامههای الزامی شورای امنیت در مقابله با جنگجویان خارجی حاکی از تعهداتی برای دولتمبدأ در دو مرحله عزیمت و نیز بازگشت جنگجویان خارجی است. از این رو، نویسنده تلاشخواهد کرد این تعهدات را تشریح و ارزیابی کند.