2024-03-29T18:17:08Z
https://ps.ihu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2200937
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
تحلیل عناصر قدرت نظامی در سیره علوی باتأکیدبر جنگ صفین
اصغر
افتخاری
سعید
رهنمود
قدرت نظامی در تعیین امنیت ملی کشور و مقابله با تهدیدات بیگانگان، یکی از عوامل اساسی و تعیینکننده محسوب می شود. قرآن، روایات و سیره معصومینهم با تعابیر گوناگون به نقش برجسته این موضوع پرداختهاند. باتوجهبه اینکه امیرالمؤمنین(ع) در دوران پنجساله حکومت خویش با سه جنگ بزرگ روبهرو شدند، مشخص است که دیدگاه ویژهای نسبت به مقوله قدرت نظامی داشتهاند و بیتردید مطالعه دیدگاههای ایشان در حوزه مسائل نظامی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، سؤال اصلی مقاله حاضر آن است که عناصر قدرت نظامی که امیرالمؤمنین (ع) در جنگ صفین از آنها بهره بردند، چه بوده است؟ هدف از این تحقیق نیز توسعه مطالعات بومی در حوزه نظامی و امنیتی ازیکسو و کمک به مدیران این حوزه ازسویدیگر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است و برای این منظور، ابتدا عناصر قدرت نظامی در دیدگاههای صاحبنظران و اندیشمندان بیان شده و درادامه، دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام بهعنوان رویکردی جامع و بومی ارائه شده است. نتایج، حکایت از آن دارد که امیرالمؤمنین (ع) با ترکیب عناصر مادی و غیرمادی قدرت نظامی به بهترین نحو ممکن به مدیریت عرصه جنگ پرداختند. عناصر مادی شامل هزینههای دفاعی، تجهیزات، لجستیک و کمّیت نیروی نظامی بوده و عناصر غیرمادی نیز سازماندهی، بسیج نیروها، سیاست امنیتی و روحیهبخشی را دربر میگیرد.
قدرت
قدرت نظامی
امیرالمؤمنین (ع)
سیره علوی
جنگ صفین
2019
05
22
6
35
https://ps.ihu.ac.ir/article_204636_acb4c5c476c7e22b9d04b74f0a297e7c.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
الزامات ژئوپلیتیک و ضرورتهای راهبردی برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران در محیط آنارشیک نظام بینالملل
احسان
یاری
در ساختار نوین بینالمللی و محیط آنارشیک نظام جهانی، تهدیدات دارای جنبههای نظامی، همچنان از مهمترین مصادیق نگرانکننده امنیت ملی کشورها محسوب میشوند. در چنین شرایطی، کشورها دائماً در تلاش برای بهروزرسانی در ماهیت قدرت تدافعی ـ تهاجمی نیروهای نظامی و نوع و ساختار تجهیزات رزمی خود برای مقابله با انواع تهدیدها هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای مهم و تأثیرگذار در منطقه پرآشوب غرب آسیا، تلاشهای فراوانی در زمینه خودکفایی تواناییهای نظامی خود انجام داده است. دراینبین، توسعه و گسترش فناوریهای ساخت انواع موشکهای دوربرد و دقتهای مختلف، از نکات بسیار مهم در ساختار نظامی ایران در سه دهه اخیر بوده و موفقیتهای فراوانی نیز در آن بهدست آورده است. در این پژوهش، باتمرکزبر تواناییهای موشکی ایران، این پرسش مطرح میشود که زمینهها، ضرورتها و اهداف راهبردی برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران چه هستند و اصولاً چه عامل یا عواملی باعث گرایش ایران به توسعه صنایع موشکی شده است؟ استدلال اصلی این مقاله آن است که التزام ژئوپلیتیکی ناشی از موقعیت ایران، تجربه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، لزوم بازدارندگی منطقهای، همراهی با تحولات فناورانه نظامی بینالمللی و عقبنماندن در چرخه مسابقه تسلیحاتی، ازجمله مهمترین عوامل زمینهای و ضرورتبخش توسعه برنامه موشکی ایران میباشد که ذیل هدف کلی بازدارندگی، ایجاد و توسعه یافتهاند.
ایران
امنیت
برنامه موشکی
جنگ
بازدارندگی
2019
05
22
38
61
https://ps.ihu.ac.ir/article_204637_be310c4bae4439366fc887d033865f95.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
امنیتیسازی ایران در پرتو پیشرفت در حوزه فناوریهای نوین
فرزاد
رستمی
یاسر
قائمی
در نظام بینالملل کنونی، مفهوم و ماهیت امنیت متحول شده و علاوهبر مسائل نظامی، مباحث نوین در سایر حوزهها نیز در چارچوب امنیتی مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند. انقلاب اسلامی ایران بهدلیل اتخاذ رویکردی اساساً متمایز و متفاوت با سازوکارهای حاکم بر ساختار نظام بینالملل همواره با فرایند امنیتیسازی مواجه بوده است. در ابتدای پیروزی انقلاب و با گذشت حدود سه دهه از آن ماهیت امنیتیشدن ایران، بعدی سیاسی و اقتصادی داشت. در دهه چهارم اما ماهیت امنیتیسازی ایران متحول شد. دراینمیان، پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین بهعنوان کشوری انقلابی با رویکردی استقلالطلبانه و آزادیخواهانه، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی تلاش دارند تا پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین را در دایره امنیتی قرار داده و با تهدیدنمایی مورد ارزیابی قرار دهند. در این مقاله با تعریف مکتب کپنهاگ و دیدگاه این نظریه درخصوص مباحث امنیتی و امنیتیسازی، پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین تشریح و چگونگی امنیتیسازی و تهدیدنمایی آن تبیین شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از دادههای کتابخانهای و اینترنتی است. بهنظر میرسد تحولی که در دهه چهارم انقلاب اسلامی اتفاق افتاده این است که ماهیت امنیتیسازی دربرگیرنده ترس و نگرانی از طراحی راهبردهای نوین انقلاب اسلامی در حوزه پیشرفتهای جدید فناورانه، راهبرد پیشرفت علم، ارائه الگوهای بومی اقتصادی و...در چارچوب ارائه تصویری مستقل از ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی است. پیشرفت در فناوریهای جدید فضایی، صنایع موشکی و هستهای ازجمله مباحث مذکور میباشد.
جمهوری اسلامی ایران
پیشرفت
فناوریهای جدید
امنیتیسازی
2019
05
22
64
92
https://ps.ihu.ac.ir/article_204638_cf50b6e6139c18b64138cb1f5c4818c1.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
الگوی حاکم بر مناسبات امریکا و رژیم صهیونیستی
محمدحسین
جمشیدی
حسین
کرمی نژاد
محمد
یوسفوند
محمود
بیات
حمایتهای بینظیر امریکا در تشکیل و تداوم حیات رژیم صهیونیستی باعث شده است تا اکثر پژوهشگران مسائل بینالمللی، روابط امریکا با این رژیم را با تعابیری ازقبیل روابط خاص و راهبردی عنوان نمایند. بهرسمیتشناختهشدن رژیم صهیونیستی ازسوی ترومن، رئیسجمهور وقت امریکا، تنها پس از 11 دقیقه از اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، اوج حمایت دیپلماتیک دولت امریکا از این رژیم محسوب میشود. پس از تشکیل نیز، حمایتهای دولت امریکا از این رژیم بهتدریج در ابعاد مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی و امنیتی گسترش یافت؛ بهگونهایکه اگر حمایتهای امریکا نبود، امکان ازبینرفتن این رژیم در همان اوایل تأسیس وجود داشت. برایناساس، این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی بهدنبال ارائه الگویی برای چگونگی بررسی و ارزیابی روابط امریکا و رژیم صهیونیستی است. درواقع، این الگو در پاسخ به فهم درست از چرایی حمایتهای امریکا از رژیم صهیونیستی مطرح شده است. لذا استدلال اصلی این مقاله ـ برخلاف بسیاری دیگر از پژوهشگران که بر تکبعدیبودن علت این مسئله تأکید دارند ـ این است که شناخت الگوی حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی با ترکیب سه متغیر «نفوذ لابیهای صهیونیستی بر فرایند سیاستگذاری امریکا»، «منافع راهبردی مشترک» و بالاخره «زمینههای تاریخی و فرهنگی مشترک» میسر میشود.
روابط امریکا و رژیم صهیونیستی
منافع راهبردی
زمینههای فرهنگی مشترک
لابیهای صهیونیستی
2019
05
22
94
127
https://ps.ihu.ac.ir/article_204639_83def10d3937451d524587524d57a756.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
بررسی رژیم راستیآزمایی معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای (CTBT) و پیامدهای فنی و امنیتی احتمالی تصویب آن برای جمهوری اسلامی ایران
محسن
عسگریان
سید امیر
نیاکویی
انوشیروان
انصاری
رضا
سیمبر
بهادر
امینیان جزی
معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای در شرایطی پابه عرصه بینالمللی گذاشت که با وجود معاهده عدم اشاعه، سلاحهای هستهای درحال اشاعه و گسترش بودند. ازاینرو، این معاهده بهمنظور جلوگیری از اشاعه سلاحهای هستهای و منع آزمایشهای هستهای، بهعنوان گامی اساسی و لازم برای ورود به باشگاه کشورهای هستهای، با حمایت قدرتهای اتمی منعقد شد. براساس مفاد معاهده، نظارت بر حسن اجرای تعهدات کشورها ازطریق جمعآوری، پردازش و انتشار اطلاعات حاصل از یک «سامانه نظارت بینالمللی» متشکل از ایستگاههای لرزهای، رادیونوکلاید، فروصوت و هیدروآکوستیک صورت خواهد پذیرفت، که اثرات وقوع یک انفجار هستهای احتمالی در هر نقطه از کره زمین اعم از زمین، هوا و دریا را بهصورت لحظهای و برخط (آنلاین) ثبت و جهت پردازش به «مرکز دادههای بینالمللی» مستقر در وین (اتریش)، ارسال مینماید. دراینمیان، واکاوی رژیم راستیآزمایی معاهده و بررسی تهدیدات و چالشهای فنی، سیاسی و امنیتی احتمالی آن برای جمهوری اسلامی درصورت تصویب، موضوع این مقاله است. استدلال نگارندگان در این مقاله آن است که راستیآزمایی معاهده دارای چالشها و ضعفهای ساختاری و فنیای است که این چالشها میتواند بهلحاظ نظامی و امنیتی تهدیدزا و بهلحاظ حاکمیتی و سیاسی محدودکننده باشد. همچنین از بعد فنی نیز امتیازات و پشتوانه فنی کشورهای دارای تجربه آزمایش هستهای میتواند زمینه فریب سامانه راستیآزمایی و نیز مخفیکاری و یا دسترسی به اطلاعات نظامی متعارف محرمانه کشورهای هدف را فراهم آورد.
معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای
رژیم راستیآزمایی
حکمرانی
حاکمیت ملی
آزمایش هستهای
2019
05
22
130
160
https://ps.ihu.ac.ir/article_204640_55a7cc3401ae8ee1c1eecae93f309f8d.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1398
12
42
نقش سازمانهای غیردولتی بینالمللی در امنیتیسازی حقوق بشر در عرصه بینالمللی
جواد
مصطفی لو
علی
حسنخانی
امنیتیسازی حقوق بشر بهمعنای فرایند تبدیل یک موضوع حقوق بشری به یک مسئله امنیتی بینالمللی است. در این فرایند واحدهایی چون «مرجع امنیت» یعنی آن چیزی است که موجودیتش درمعرض تهدید انگاشته میشود، «بازیگران کارکردی» تسهیلکنندگان فرایند امنیتیسازی و «بازیگران امنیتیکننده» که توانایی و صلاحیت جلوهدادن نقضهای حقوق بشری بهعنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی را دارند، به ایفای نقش میپردازند. نقش سازمانهای غیردولتی بهعنوان بازیگر کارکردی بهگونهای است که ازطریق ارتباط با ارکان ذیصلاح سازمان ملل بهویژه «شورای امنیت» بر تصمیمگیریهای آنان اثر میگذارند. این تأثیرگذاری بهصورت غیررسمی و درقالب طرح موضوعات، ارائه نظرات و گزارشها در شورای امنیت انجام میشود و ازاینطریق نقش کارکردی سازمانهای غیردولتی در تبدیل موضوعی خاص در شورای امنیت، بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی تجلی مییابد.
سازمانهای غیردولتی
امنیتیسازی
حقوق بشر
مرجع امنیت
بازیگران کارکردی
بازیگران امنیتیکننده
2019
05
22
162
187
https://ps.ihu.ac.ir/article_204641_bbd2bb09d205f931518f429aacf3bfb5.pdf