2024-03-28T16:09:28Z
https://ps.ihu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2200863
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
اعتباربخشی علمی به الگوی طراز عمقبخشی خارجی انقلاب اسلامی
اصغر
افتخاری
مهدی
فیروزکوهی
عمقبخشی، اطلاقی نو برای مأموریتی مستمر در نهادهای انقلابی بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که رهبران و اندیشمندان راهبردی انقلاب اسلامی وجهۀ همت خود را معطوف به تحقق آن در دو بعد داخلی و خارجی مینمایند. دراینمیان، با وجود حجم انبوهی از رهنمودهای رهبری معظم انقلاب اسلامی دراینخصوص، فقدان الگویی متیقّن و برخوردار از روایی علمی، برآمده از این دادهها بهمثابه «طراز انقلاب اسلامی» راهبردپژوهان را برآن داشته است تا با هدف تکثیر ارزشهای خود در فراپیرامون و افزایش شعاع اثرشان در محیطهای گوناگون، تهدیدات منافع امنیت ملی را فروکاهیده، بستر لازم برای کسب آن منافع را بیشینه نمایند. بدینمنظور، تحقیق حاضر که ازحیث هدف، تحقیقی ـ کاربردی است و ازحیث ماهیت دادهها در زمرۀ تحقیقات آمیخته محسوب میشود، اعتباربخشی علمی به الگوی طراز عمقبخشی خارجی انقلاب اسلامی را مطمحنظر خویش قرار داده و با بهرهگیری از راهبرد پژوهشی آمیخته؛ برمبنای روش گرنددتئوری، دادههای لازم را از کل آراء و نظرات مقام معظم رهبری گردآوری نموده و از نرمافزار تحلیل کیفی مکسکیودا12 برای تولید سطوح، ابعاد و مؤلفههای آن مفهوم، استفاده و نگاشت (گراف) مدل خروجی آن را در دو مرحله، اعتبارسنجی نموده است. در مرحلۀ نخست، با روش دلفی به اخذ نظرات 7 نفر از خبرگان، درخصوص نگاشت (گراف) نهائی نرمافزار موصوف پرداخت. خروجی این مرحله، مدلی بود حاوی سهسطح «صدورانقلاب»، «بازتابش انقلاب» و «وسعافزائی انقلاب اسلامی» که مجموعاً در 4 بعد «لوازم الگوشدن انقلاب»، «ظرفیتهای الگوشدن انقلاب»، «الزامات نهضتسازی» و «گفتمانسازی»، 24 مؤلفه را دربرگرفته بود. سپس مدل خروجی مرحلۀ نخست را در حجم نمونۀ 24 نفره از خبرگان تحقیق اعتبارسنجی کرد. در این مرحله نتایج ضریب سی.وی.آر آزمون لاوشه، اعتبار مدل را تأیید نمود. لیکن نتایج آزمون فریدمن و ضریب موزون آن نشان داد که مؤلفۀ «تأسی به اولیای الهی» در سطح اطمینان 95 درصد فاقد معنیداری آماری است. لذا مدل حاوی 23 مؤلفۀ مابقی، بهعنوان الگوی عمقبخشی خارجی انقلاب اسلامی مبتنیبر اندیشۀ سیاسی رهبری معظم معرفی شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد مؤلفههای «آرمان فلسطین»، «استکبارستیزی» و «کار تشکیلاتی قبل از پیروزی و نظامسازی بعد از پیرزوی نهضتها» دارای بیشترین نقشآفرینی در تعمیق خارجی انقلاب اسلامی در محیطهای متجانس و نامتجانس میباشند.
عمقبخشی
انقلاب اسلامی
صدور انقلاب
2018
08
23
5
38
https://ps.ihu.ac.ir/article_204461_a34fb49b518d379d0e8a25ae626e1cb1.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
نقش راهبردی شاخصهای امنیت اقتصادی در تقویت امنیت ملی کشور (مطالعه موردی: نقش مرزبان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران
محسن
عزیزی
محمد
خضری
رضا
کاویانی
حسن
خداوردی
با پایانگرفتن دورة جنگ سرد و کاهش نسبی درجۀ اهمیت جنبههای نظامی امنیت ملی و افزایش اهمیت جنبههای دیگر، بهخصوص بُعد اقتصادی، امنیت ملی، نمودِ آشکارتری یافت. درحالیکه در گذشته قدرت اقتصادی فقط بهعنوان مبنایی برای تقویت قدرت نظامی محسوب میشد، امروزه بُعد اقتصادی امنیت ملی بهتدریج بهعنوان نقطه مرکزی امنیت ملی درآمده است. بُعد اقتصادی امنیت ملی که به امنیت اقتصادی مشهور است یکی از وجوه اصلی امنیت ملی محسوب میشود. اصولاً امنیت اقتصادی، حمایت از منافع اقتصادی یک کشور برای مانعشدن از اقدامات، فعالیتها و حوادث تهدیدکننده این منافع است. گمرک بهعنوان مرزبان اقتصادی کشور یکی از سازمانهایی است که نقش بسزایی در حفاظت و امنیت اقتصادی کشور ایفا میکند. تعیین میزان نقش گمرک بر ابعاد امنیت اقتصادی و بهخصوص مقاومسازی اقتصاد کشور و اینکه چگونه گمرک میتواند درجهت بهبود شاخصهای امنیت اقتصادی مؤثر واقع شود، چرایی این مطالعه است. بهاینترتیب، براساس نظرات نخبگان فعال در سازمان گمرک و حوزه تجارت به شناسایی شاخصهای امنیت اقتصادی پرداخته شد. برای تکمیل و تحکیم نتایج از الگوهای تصمیمگیری چندمعیاره و از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) برای وزندهی و تعیین درجه اهمیت هریک از شاخصهای امنیت اقتصادی، استفاده شد. نتایج، نشان داد که از دید خبرگان و فعالان در حوزه تجارت و گمرک، مهمترین شاخص امنیت اقتصادی، تولید ناخالص داخلی است. ضرورت توجه به معیارهای اقتصاد مقاومتی، استفاده از سامانههای الکترونیکی بومی، شفافیت و تسهیل رویههای گمرکی بهویژه برای صادرکنندگان در کنار سایر عوامل میتواند درجهت ارتقای امنیت اقتصادی کشور مؤثر واقع شود.
امنیت اقتصادی
مرزبان اقتصادی
اقتصاد مقاومتی
قاچاق کالا
تجارت خارجی
2018
08
23
39
66
https://ps.ihu.ac.ir/article_204321_021fb4f8e678cb788bf8c8b19277f34f.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
هویتخواهی و منازعه قومی (ارائه چارچوبی تحلیلی)
ابوتراب
طالبی
علی
کریم زاده
هویت قومی بهعنوان یک فرایند ذهنی و روانی میان اقوام مختلف فینفسه پدیدهای امنیتی نیست که نیازمند بررسی دقیق آن در دایره موضوعات امنیتی باشد، بلکه اگر بنابر دلایل مختلفی این پدیده سیاسی شده و با نوعی فرایند هویتخواهی قومی همراه گردد، پیامدهای سیاسی و امنیتی مهمی را درپی خواهد داشت. این مقاله بسترها و علل فرایند سیاسیشدن قومیت را مطرح کرده است. سپس زمینههای ساختاری و عوامل کارگزاریای را بیان میکند که موجب شکلگیری هویتخواهی میان قومیتها شده است و درنهایت پیامدهای مهم این پدیده و ارتباط آنها با منازعه قومی و بروز چالشهای امنیتی را مورد تجزیهوتحلیل قرار داده و مدلی برای تحلیل مسائل قومی ارائه خواهد کرد
هویتخواهی
منازعه قومی
سیاسیشدن قومیت
2018
08
23
67
102
https://ps.ihu.ac.ir/article_204462_f7cc17279597f9fb00509945eae149f8.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
دیپلماسی هستهای ایران و اروپا و تأثیر آن بر امنیت بینالملل باتأکیدبر خروج امریکا از برجام
سیدمحمد
طباطبایی
حسین
ذوالقدرنیا
سیاستهای امریکا و اروپا تا زمان دستیابی کشورهای گروه 1+5 به توافق ژنو، لوزان و وین، مبتنیبر چالشهای امنیتی بوده است. علت اصلی چنین چالشهایی را باید تغییرات ایجادشده در موازنة قدرت منطقهای و مخالفت بازیگران مؤثر سیاست جهانی با الگوهای رفتاری ایران ارزیابی کرد. الگوی کنش راهبردی امریکا در فرایند برنامة جامع اقدام مشترک مبتنیبر نشانههایی از دیپلماسی اجبار برای محدودسازی قدرت راهبردی ایران بوده است. روندهای مدیریت بحران در روابط ایران با کشورهای 1+5 براساس نشانههایی از دیپلماسی هستهای شکل گرفته است. چنین فرایندی نتوانست اهداف راهبردی امریکا را تأمین نماید. خروج دونالد ترامپ از برجام، نشانة چنین وضعیتی است. درچنینشرایطی و براساس نگرانیهای امنیتی ژئوپلتیکی ناشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران، مجاورت جغرافیایی کشورهای اروپایی با ایران را از مهمترین دلایل استمرار حضور اروپا در برجام میتوان قلمداد نمود. در این مقاله رابطة بین دیپلماسی هستهای ایران با اروپا و بررسی دلایل و نتایج استمرار حضور اروپا در برجام پس از خروج امریکا بررسی میشود. پرسش مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «دیپلماسی هستهای ایران و اروپا چه تأثیری در سیاست و امنیت بینالملل بهجا گذاشت؟» فرضیة مقاله آن است که: «دیپلماسی هستهای به افزایش تضادهای ایران و امریکا در فضای سیاست بینالملل منجر شده است». در تنظیم مقاله از رهیافت «نئورئالیسم تهاجمی» استفاده میشود. رهیافتی که دیپلماسی و مذاکره را محور اصلی صلح جهانی میداند. پژوهش براساس روش کیفی انجام گرفته است.
دیپلماسی هستهای
امنیت بینالملل
مذاکرات چندجانبه
همکاریهای بینالمللی
2018
08
23
103
133
https://ps.ihu.ac.ir/article_204323_22edaca4ce912c2183655d6e930b4fa5.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
تبیین آیندهپژوهانه تأثیر رفتار گروههای تکفیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (2018 ـ 2028م)
همت اله
شمولی
محمد علی
بصیری
گروههای تروریستی یکی از مهمترین تهدیدات علیه امنیت ملی در طول دورههای مختلف بوده است که با اقدام انحصارگرایانه و ایدئولوژیک خود برای مبارزه با هویت ملی، جامعه را قطببندی کرده و درنهایت، امنیت ملی را مختل میکنند. هدف این پژوهش، شناخت رفتارگروههای تکفیری و تروریستی در آینده و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که رفتار گروههای تکفیری چه تأثیری بر آینده امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در سالهای (2018 ـ 2028م) خواهد داشت؟ فرضیه پژوهش این است که از دیدگاه آیندهپژوهی، رفتار گروههای تکفیری در آینده با تشدید فرقهگرائی مذهبی و اختلافات قومی و زبانی، آینده امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرارمیدهد. روش پژوهش بر پایه سناریونویسی که یکی از مهمترین شیوههای تحلیل آیندهپژوهی است، قرار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش بهنظر میرسد در این خصوص چهار سناریو را میتوان مطرح ساخت که عبارتند از: 1. سناریوی محتمل: که ادامه وضعیت موجود همین روندها و احتمال اینکه ازطرف گروههای تکفیری ضرباتی قابلتوجه به امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در مناطق قابل نفوذ وارد شود، وجود دارد. 2. سناریوی مطلوب: ازبینرفتن کامل و ریشهکنشدن گروههای تکفیری و عدم تهدید امنیت جمهوری اسلامی ایران. 3. سناریوی ممکن: پیروزی کامل گروههای تکفیری در منطقه و امکان بهچالشکشیدن کامل امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با ورود آنها به کشور. 4. سناریوی باورکردنی: شکست و رفتن گروههای تکفیری از غرب آسیا و حضور آنها در مناطق دوردست مثل آفریقا یا آسیای شرقی دور و زدن ضربات محدود و کماهمیت به امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران. شدت و ضعف هرکدام از این سناریوهای چهارگانه در قالب 12 شاخص، سنجیده شده است. چهارچوب نظری این پژوهش براساس نظریه رئالیسم تدافعی و رئالیسم تهاجمی است.
آیندهپژوهی
سناریونویسی
گروه های تکفیری
رئالیسم تدافعی
رئالیسم تهاجمی
جمهوری اسلامی ایران
2018
08
23
135
164
https://ps.ihu.ac.ir/article_204466_6236c77894ddea042d315ecf7e809a16.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
قلمروگستری عربستان سعودی و تهدیدات منطقهای آن باتأکیدبر جمهوری اسلامی ایران
بهادر
غلامی
احسان
یاری
منطقه غرب آسیا در طول تاریخ از جوانب گوناگون دارای اهمیت راهبردی بوده و در سدههای اخیر بر این اهمیت افزوده شده است. ازطرفدیگر، طی دهههای اخیر این منطقه بیثباتترین منطقه جهان و فضای جغرافیایی تولید و زایایی گروههای مختلف تروریستی محسوب میشود. این شرایط محصول رقابتها و قلمروگستریهای منطقهای و فرامنطقهای است. کشور عربستان سعودی از بدو تشکیل (1932م)، مبتنیبر ایدئولوژی خاص خود همواره درپی قلمروگستری و افزایش حوزه نفوذ خود در منطقه بوده و با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، این اقدامات با حدت و شدت بیشتر و باتکیهبر حمایت قدرتهای غربی و درآمد کلان حاصل از فروش نفت، تداوم داشته است. برهمیناساس، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، این مقاله میکوشد پیامدها و تهدیدات منطقهای این قلمروگستری را در منطقه و بهطورخاص بر جمهوری اسلامی ایران مورد کنکاش قرار دهد. استدلال اصلی نویسندگان مقاله آن است که قلمروگستری ذهنی و عینی عربستان سعودی از عوامل اصلی بیثباتی، تنش و گسترش تروریسم و تندروی در منطقه بوده، منازعات فرقهای، تشدید رقابتهای نظامی و تسلیحاتی و تزلزل در قلمروهای ملی را باعث شده است. همچنین تلاش جهت ایجاد شکاف و تعارض مذهبی در کشور و تضعیف هویت ملی، ایجاد چالشهای قومی، گسترش و تقویت گروههای تروریستی و معاند، تلاش برای در انزوا قراردادن و کاهش نفوذ منطقهای ایران، استحکامبخشیدن به رژیم جعلی صهیونیستی و تضعیف محور مقاومت، ایرانهراسی و شکلگیری اتحاد سیاسی و نظامی ضد ایران، تلاش برای فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از اهرم افزایش و کاهش قیمت نفت و تلاش برای کاهش اهمیت راهبردی تنگه هرمز از جمله مهمترین پیامدها و تهدیدات قلمروگستری عربستان سعودی برای جمهوری اسلامی ایران است.
عربستان سعودی
قلمروگستری
جمهوری اسلامی ایران
تهدیدات
غرب آسیا
تروریسم
2018
08
23
165
190
https://ps.ihu.ac.ir/article_204467_53030603c063811901b31f08d5500393.pdf
فصلنامه آفاق امنیت
2538-1857
2538-1857
1397
11
39
بررسی مناسبات امنیتی امریکا و عربستان سعودی بر پایۀ نظریۀ نورفتارگرایی
افشین
متقی
مصیب
قره بیگی
نظریۀ نورفتارگرایی، مفهوم امنیت را بیش از هر چیز، به عنصر فرهنگ وابسته میداند و سازههای آیکونوگرافیک همچون تاریخ و فرهنگ را در تثبیت امنیت، مهم تلقی میکند. ازسویدیگر، برجستهبودن مفهوم قدرت در این نظریه، باعث میشود تا امنیت از مفهومی چندبعدی و سلسلهمراتبی برخوردار شود. بنابراین، میتوان رفتارهای امنیتی همگرایانه میان امریکا و عربستان را که از سال 2011 بدینسو افزایش روزافزونی یافته و پس از تغییرات در ریاستجمهوری امریکا از سال 2017 بهاینسو خصلتی راهبردی یافته است، در چند بعد بررسی کرد. این ابعاد شامل بنیادهایی چون هژمونی، ایدئولوژی و فرهنگ است. بنابر پیشفرض نظریۀ نورفتارگرایی، فقدان ساختارهای تثبیتشدۀ فرهنگی و غلظت ایدئولوژی از زمینههای مهمی است که میتواند فقدان امنیت را در یک کشور نشان دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به این دو پرسش، پاسخ داده است که رفتارهای فزایندۀ امنیتی عربستان سعودی در منطقه چگونه قابل تبیین است و نیز مناسبات فزایندۀ امنیتی این کشور با امریکا بهویژه پس از رویکارآمدن دونالد ترامپ، چه بازخوردهایی دارد؟ نتایج، نشان میدهد که مفاهیمی همچون وابستگی ایدئولوژیک، فقدان تاریخی دولت ـ ملت، نقصان در هویتهای نرمافزاری ـ فرهنگی و قدرت تکلایهای، رفتار فزایندۀ امنیتی عربستان در محیط بیرونی را تعیین و توجیه میکند. بهسخندیگر، عربستان سعودی با برونفکنی کاستیهای ایدئولوژیک، از میدانهای منازعه در محیط بیرونی برای پرکردن گسستهای تاریخی و فرهنگی دولت ـ ملت خود بهره میبرد. بههمیندلیل، رفتارهای امنیتی و قدرت سختافزاری در منطقۀ خلیجفارس و غرب آسیا بازتولید میشود.
امنیت
فرهنگ
امریکا
عربستان سعودی
نورفتارگرایی
2018
08
23
191
210
https://ps.ihu.ac.ir/article_204468_0d93846d1df9b9a7a6bd879dd9b18ff5.pdf