چکیده: گذر از بیثباتی و رسیدن به نقطه ای امن آرزوی دیرینه تمام جوامع بشری است. با کمی تحقیق و شناخت ابعاد انسانی که دارای خواستهها و نیازهای بی انتهاست، اما از یک سو، با منابع محدود واقعی برای ارضای آن نیازها و از سوی دیگر، با تقابل و تعارض بین خواستههای هم نوعان روبه روست، تحقق این جامعه امنِ بسیار آرمانی محال به نظر می رسد. با این حال، تلاش مجدانه برای رسیدن به این آرمان از ویژگیهای این انسان پیچیده است. این موضوع بین مدیران عالی جامعه که به نوعی بستر ساز حرکت انسانی در سایه امنیت اند، اهمیتی صدچندان خواهد داشت. کاستن از تعارضات با مدیریت صحیح داشتهها و خواستههای بین آحاد جامعه و عدالت در ارائه منابع هرچند محدود بین آنها راهی برای توسعه امنیت پایدار است. وجود سازمانها و نهادهای متعددی که متولی توسعه امنیت پایدار در جامعه اند نشاندهنده اهمیت موضوع است. نکته اساسی دیگر توجه به ابعاد فرهنگیِ مدیریت و مهندسی صحیح نظام امنیتی کشور است. نگارندگان در این نوشتار با محور قرار دادن مدیریت بر تعارض در سایه مهندسی فرهنگی درصدد رسیدن به مدلی از امنیت پایدارند.